14:05
30/11/1392
make as homepage  add to favourites
Rambler's Top100

نگاهی به ائتلاف‌های انتخاباتی در ایران در دهه گذشته (قسمت اول)

18:00 | 1391 / 12 / 05

 

شما می توانید نظرات خود درباره این مطلب را برای ما ارسال کنید، بهترین و جالب ترین نظرات همه روزه در بخش نامه های شما منتشر می شوند.

برای نوشتن نظرات خود  اینجا کلیک کنید

محتوای مطالب منتشره می تواند مغایر با مواضع «ریا نووستی» باشد

استفاده از مطالب خبرگزاری «ریا نووستی» با ذکر منبع مجاز است

"نوید انصاری" ویژه خبرگزاری «ریا نووستی»

 

با نزدیک‌ شدن به تابستان سال 2013 میلادی (خرداد‌ ماه سال 1392) و برگزاری یازدهمین انتخابات ریاست‌ جمهوری در ایران، فعالیت‌ها و کنش‌ها و واکنش‌های افراد، گروه‌ها، جناح‌ها و احزاب سیاسی به سمت همه‌گیری و گسترش میل می‌کند. همه افراد و جناح‌های مؤثر در این ‌باره صحبت می‌کنند و اظهار نظر یک فرد در خصوص انتخابات، شرایط برگزاری آن و ویژگی‌ها و خصال رییس‌ جمهور مطلوب برای برعهده‌گیری سکان قوه مجریه یک‌سری واکنش‌های زنجیره‌ای را از سوی دیگر افراد ایجاد می‌کند که به نظر می‌رسد تا زمان برگزاری انتخابات به هیچ‌وجه فروکش نکند. به عنوان نمونه گفت‌وگو درباره واژه "انتخابات آزاد" از سوی برخی افراد درون و برون نظام جمهوری اسلامی ایران چنان مهم و برجسته به نظر می‌رسد که رهبر عالی جمهوری اسلامی ایران ناگزیر از مواجهه با این واژه می‌شود. واژه‌ای که شاید اگر در زمان دیگری غیر از حالا طرح می‌شد به این شکل مورد بررسی قرار نمی‌گرفت.

فضای سیاسی ایران به سمت التهاب و شور انتخاباتی با سرعتی فزاینده در حرکت است و هر روز بر دامنه شدت آن افزوده می‌شود. گروه‌ها، احزاب و جریان‌های سیاسی بر اساس ماهیت شکل‌گیری و لزوم کسب صندلی ریاست ‌جمهوری به برنامه‌ریزی مشغول هستند تا از این طریق آرای عمومی را نسبت به اندیشه و راهکار خود در اداره کشور و در نهایت نامزد مورد علاقه‌شان متمایل کنند. هر دو جناح عمده سیاسی کشور یعنی هم اصولگرایان و هم اصلاح‌طلبان در این مسیر می‌دوند و قصد دارند که هشت سال قوی‌ترین مرد پس از رهبر عالی جمهوری اسلامی ایران از میان آنها و برای آنها باشد. اما این فقط ظاهری از نزاع‌های سیاسی- انتخاباتی سال 2012-2013 (1392-1391) است. عمده جدال در درون جناح‌ها شکل گرفته است و لشکرکشی‌های درون جناحی شاید بیش از رقابت‌های دو جناح بزرگ سیاسی کشور امروز ظهور و بروز داشته باشد.

 

ائتلاف اصولگرایان

در اواسط ماه دسمبر سال 2012 میلادی (اواخر آذرماه‌)، "غلامعلی حدادعادل" مشاور سیاسی رهبر عالی جمهوری اسلامی ایران، خبر از ائتلافی در درون جریان اصولگرا داد که تا هم ‌اکنون نقل هر گعده سیاسی با محور انتخابات ریاست ‌جمهوری در کشور است. رسانه‌ها این ائتلاف جدید اصولگرایی "متولد آذر" را "1+2" نام نهادند و از آن پس، تریبونی برای گفت‌وگو در مورد آن شدند. 

با شکل‌گیری ائتلاف سه‌گانه اصولگرایان که متشکل از "غلامعلی حدادعادل" مشاور سیاسی رهبر عالی جمهوری اسلامی ایران، "علی‌اکبر ولایتی" مشاور بین‌الملل رهبر عالی جمهوری اسلامی ایران و "محمدباقر قالیباف" شهردار تهران است، اصولگرایان مجددا استفاده از اهرم ائتلاف را که به سنت سیاسی یک دهه اخیر آنها بدل شده در دستور کار قرار دادند. شیوه‌ای که در انتخابات دوره دوم شوراهای اسلامی شهر و روستا 10-11 سال پیش (در اوایل دهه 80) با عنوان آبادگران ایران اسلامی به شکل ناقص، ناپخته و کم‌امید ولی موفق در نتیجه، مورد استفاده قرار گرفت. اثربخشی آن به حدی بود که به سنت رایج دهه اخیر در بین اصولگرایان و انتخابات از نگاه آنها شد. سنتی که به جز در دهمین دوره انتخابات ریاست‌ جمهوری در همه ادوار انتخابات پای ثابت بود.

شورای هماهنگی نیروهای انقلاب در انتخابات سال 2006 میلادی (1384) ریاست ‌جمهوری (نهمین‌دوره)، سازوکار موسوم به "6+5" در انتخابات مجلس شورای اسلامی در سال 2008 میلادی (1386) و سازکار موسوم به "8+7" نهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی در سال 2011 میلادی (1389) عمده ائتلاف‌های انتخاباتی اصولگرایان بوده است.

 

ویژگی‌های ائتلاف‌ها در دهه اخیر در جمهوری اسلامی ایران

"پدیده‌ای نوظهور"

اساسا ائتلاف در جمهوری اسلامی ایران به این شکل و سیاق پدیده‌ای بسیار نو و جدید است و همان ‌گونه که مطرح شد از عمر انواع آن، بیش از ده سال نمی‌گذرد و در تاریخ، تجربه و ادبیات سیاسی معاصر ایران سابقه‌ای به این شکل را نمی‌توان یافت.

 

"اصولگرایان، علاقه‌مند به ائتلاف"

با بررسی تمام فرآیند‌های ائتلافی به راحتی می‌توانیم ادعا کنیم که همه ائتلاف‌ها یک خصوصیت و شاخصه برجسته دارند و آن اینکه این ائتلاف‌ها متولد شده و بلوغ یافته در جریان اصولگرایی و توسط آنها بوده است. در هیچ ‌یک از انتخاب‌ها، اصلاح‌طلبان دست به ائتلافی نظیر آنچه که اصولگرایان در پی آن بودند و هستند، نبوده‌اند. حتی در دهمین انتخابات ریاست‌ جمهوری در سال2009 میلادی (1388) در حالی که اصلاح‌طلبان با رقیب قدر و سنگین‌وزنی به نام "محمود احمدی‌نژاد" روبرو بودند، نتوانستند و نخواستند به یک ائتلاف انتخاباتی برسند و عملا دو "ژنرال" خود "مهدی کروبی" و " میرحسین موسوی" به نمایندگی از طیف عمده‌ای از اصلاح‌طلبان را روانه جدال انتخاباتی کردند و یا حتی در انتخابات ریاست ‌جمهوری سال 2006 نیلادی (1384) ترجیح دادند با سه کاندیدای "مهرعلیزاده" ، "مهدی کروبی" و "مصطفی معین" در میان خود به جنگ لشکر اصولگرایان بیایند و تلاش های صورت گرفته برای هماهنگی و همراهی اصلاح طلبان در میان خود به حدی اندک و ناچیز بود که در پله‌اول نردبان ایجاد یک ائتلاف و یا حتی تلاشی برای ایجاد آن قرار نمی‌گرفت.

 

"ائتلاف‌ها به دنبال کسب قدرت و اقتدار"

اگر بخواهیم به درستی کارکرد ائتلاف‌ها را مورد بررسی قرار دهیم، می‌توانیم با صدای بلند ادعا کنیم که کارکرد اصلی و هدف غایی تمام ائتلاف‌های اصولگرایان بدون اغراق، کسب قدرت بوده است. حال کسب قدرت و اقتدار از طریق تکیه بر کرسی ریاست‌ جمهوری و یا کسب قدرت و حفظ اکثریت در کرسی‌‌های مجلس شورای اسلامی.

همان‌گونه که مشخص است هر چند که در نهمین دوره انتخابات ریاست‌ جمهوری ائتلاف اصولگرایان یا همان شورای هماهنگی نیروهای انقلاب نتوانست به درستی و به تمام، کارکرد خود یعنی رسیدن به یک کاندید واحد اصولگرا را رقم بزند، ولی در این کش و قوس، سه نامزد اصولگرا از ورود به گود مبارزات انتخاباتی امتناع کردند. در نهایت یک اصولگرای دیگر به نام محمود احمدی‌نژاد قدرت را در دست گرفت. البته سازوکار "6+5" و "8+7" در انتخابات مجلس به صورت مؤثرتری به نتیجه رسید و باعث شد مجالس هشت و نه به نحو قابل تاملی بیش از پیش "رنگ و بوی اصولگرایی" به خود بگیرند.

از دیگر نگاه مدل ائتلاف اصولگرایان آنها را در جدال با رقیب سنتی و دیرینه‌شان یعنی جناح اصطلا‌ح‌طلب به طرز چشم‌گیری جلو انداخته هر چند ممکن است برخی اصولگرایان از روندهای داخلی برای طی طریق به بالا هرم قدرت اقتدار و نفوذ ناراحت و دلخور باشند. اما بدگمان‌ترین آنها به عقلانی و مؤثربودن این تاکتیک سیاسی- انتخاباتی در مواجهه به اصطلاح‌طلبان معتقد و واقف هستند.

 

"تولد ائتلاف‌های "گندمی" پیش از انتخابات"

خصوصیت ذاتی دیگر ائتلاف‌های اصولگرایی، زمان و طول عمر این ائتلاف‌هاست. معمولا زمان تولد این ائتلاف‌ها حداکثر یک سال قبل از انتخابات و طول عمر آنها به اندازه "گندم"، یک ساله است و پس از اندکی از خرمن این ائتلاف‌ها، چیزی بر مباحث تاریخی و البته تجربه‌ای به مراتب بهتر برای دوره‌های بعدی انتخابات به جای نمی‌ماند. به عنوان مثال شورای هماهنگی نیروهای انقلابی کمتر از یک سال عمر کرد. "6+5" و "8+7" به زحمت به نه ماه حیات رسیدند و پس از برگزاری انتخابات همگی به عنوان یک تاکتیک انتخاباتی در دفتر عملکرد اصولگرایان ثبت و ضبط شدند و شاید ائتلاف جدید "1+2" که حول محور انتخابات ریاست‌ جمهوری سال2013 میلادی (1392) شکل گرفته است نیز به همین فرجام و سرانجام برسد.

 

خبرگزاری «ریا نووستی» روسیه، 5 اسفند


ارسال خبر  بازگشت به صفحه اصلی 
  امکانات
  Рейтинг@Mail.ru   Rambler's Top100  
برخی از مطالب به افراد کمتر از 18 سال توصیه نمی شود