![]() |
|
||||
![]() |
![]() |
![]() |
||||||||||
خوانندگان گرامی! شما می توانید نظرات خود درباره این مقاله را برای ما ارسال کنید، بهترین و جالب ترین نظرات همه روزه در بخش نامه های شما منتشر می شوند. برای نوشتن نظرات خود اینجا کلیک کنید محتوای مطالب منتشره می تواند مغایر با مواضع «ریا نووستی» باشد استفاده از مطالب خبرگزاری «ریا نووستی» تنها با ذکر منبع مجاز است "رجب صفروف" مدیر کل مرکز روسی مطالعه ایران معاصر طی مقاله ای که روز دوشنبه در روزنامه روسی "ورمیا نووستی" منتشر شد، نوشت: کوششهای ایالات متحده در جهت اتخاذ "تدابیر تأثیرگذار" در حق جمهوری اسلامی ایران تا کنون بی نتیجه مانده اند. همانطور که "سرگی لاوروف" وزیر امور خارجه روسیه در روزهای گذشته اظهار داشت، "روسیه جستجوی راههای سیاسی حل و فصل مسئله هستهای ایران را خواستار است". مسکو و پکن کماکان با فشار کشورهای غرب مقابله میکنند که برای تشدید بیشتر تحریمها علیه ایران تلاش به عمل میآورند. چین که در ماه ژانویه ریاست دورهای شورای امنیت سازمان ملل متحد را بر عهده دارد، تا کنون فهمانده است که در ماه جاری مسئله تحریمهای جدید مورد بحث و بررسی قرار نخواهد گرفت. این کارشناس می نویسد: تلاشهای "ویلیام برنس" معاون وزیر امور خارجه آمریکا (و سفیر سابق آمریکا در روسیه) نیز به هدر رفته است. وی در روزهای 14-13 ژانویه به مسکو سفر کرده و در حین دیدار با "سرگی ریابکوف" همتای روسی خود، سعی کرد روسیه را به حمایت از موضعگیری ضد ایرانی آمریکا و متحدانش در ناتو سوق دهد. ولی مواضع روسیه نه در مسکو تغییر کرد و نه چند روز بعد در نیویورک که آنجا روز 16 ژانویه ملاقات نمایندگان گروه 1+5 تشکیل شده از کشورهای میانجی در زمینه حل و فصل مسئله ایران (ایالات متحده آمریکا، فدراسیون روسیه، چین، فرانسه، بریتانیا و آلمان) برگزار شد. ریابکوف و برنس به ترتیب از طرف روسیه و ایالات متحده در ملاقات مذکور شرکت جستند. امید واشنگتن به آن بود که برنس بتواند "جریان اوضاع را بر گرداند" زیرا او در ایالات متحده نه تنها مسئول پرونده ایرانی است بلکه در زمینه مسایل مورد بحث و اختلاف با روسیه مانند کاهش تسلیحات راهبردی تهاجمی و سپر ضد موشکی، کارشناس و صاحبنظر می باشد. با این وجود در جریان ملاقاتهای ماه ژانویه هیچ تصمیمی درباره تحریمها علیه ایران اتخاذ نشده است. وی ادامه می دهد: باراک اوباما طی سخنانی در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد در پاییز سال 2009 اذعان داشت که ایالات متحده همزمان گرفتار دو جنگ افغانستان و عراق است. ولی ایران این فعالیت آمریکا را به عنوان تهدید مستقیم تلقی میکند، چرا که گروههای نیروهای ایالات متحده و ناتو در نزدیکی بلافصل مرزهای ایران تقویت میشوند. به گفته اوباما، گروه نیروها در افغانستان باید ظرف چهار پنج سال آینده تا 150 هزار نفر نظامی افزایش یابد. روسیه نیز به این کار جلب شده و بر اساس یک موافقتنامه با ایالات متحده کریدورهای هوایی خود را برای انتقال بارها به افغانستان واگذار میکند. مولف می نویسد: ایالات متحده تلاش میکند با توسل به روشهای دیگر نیز در روابط بین روسیه و ایران و نیز بین چین و ایران تفرقه بیاندازد. آمریکایی ها بی وقفه سعی میکنند ثابت کنند که ایران برای امنیت بین المللی، به خصوص در بعد هستهای، خطر ایجاد میکند. ولی این "جانفشانیهای" ضد ایرانی که با هدف متزلزل کردن اعتماد متقابل بین روسیه و ایران به عمل میآید، در نهایت امر میتواند به کاهش نفوذ این دو کشور در اوضاع تمام منطقه خاور نزدیک و میانه (شامل سوریه، لبنان و حاشیه خلیج فارس) و در روند حل و فصل مسئله اسراییلی - فلسطینی منجر شود. روسیه و چین که با اعمال تحریمها مخالفت می ورزند، بر این اعتقاد هستند که سیاست چندین ساله فشار زورگویانه بر ایران که ایالات متحده و غرب دنبال میکردند، غیر موثر از آب در آمده است. مقامات ایران از توسعه برنامه های ملی خود که انرژی هستهای یکی از مهمترین آنها محسوب میشود، دست نکشیدهاند. مسکو به دفعات اعلام کرده است که ایران به مثابه کشوری که در سال 1970 پیمان عدم اشاعه سلاحهای هستهای (ان-پی-تی) را امضا کرد، از حق توسعه برنامه های صلحآمیز هستهای برخوردار است. دولت جدید اوباما نیز مجبور شد این حق را برای ایرانیان قایل شود. البته آمریکاییها اضافه کردند که اگر تهران همه فعالیت های خود را در زمینه غنیسازی اورانیوم تحت نظارت کامل غرب قرار ندهد، ایالات متحده برای اعمال فشار زورگویانه علیه تهران آمادگی خواهد داشت. در این شرایط مقامات حاکم بر ایران مجبورند در جهت به روز آوری و نوسازی ارتش، نیروهای امنیتی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اقدامات بیشتری اتخاذ کنند. وی در ادامه می نویسد: مسکو در سالی که گذشت (سال 2009)، در زمینه توسعه همکاری با تهران گامهای مهمی برداشته است. موافقتنامه های پایهگذاری در زمینه نفت و گاز به امضا رسیده و قرار شد همکاری بین دو کشور در بخش انرژی هستهای و در امور نظامی- فنی فعالتر شود. البته بعضی مسایل لاینحل باقی مانده است. روسیه تا کنون قرارداد امضا شده در سال 2005 درباره صدور سامانه های موشکی ضد هوایی اس-300 به ایران را اجرا نکرده است که این امر در حد معینی ناشی از فشار از سوی آمریکا و اسراییل است. ایرانیان به این سامانهها برای دفاع از تأسیسات راهبردی یعنی نیروگاه اتمی بوشهر که توسط نمایندگان روسیه ساخته شده و قرار است در بهار سال جاری راهاندازی شود، واحدهای غنیسازی اورانیم، ظرفیتهای تولید نفت و بنادر، احتیاج دارند. روسیه مخالف انزوای سیاسی و اقتصادی ایران است. مراجع صلاحیتدار روسیه به فقدان هرگونه دلیل مستندی اشاره میکنند که فعالیت ایرانیان در زمینه ساخت سلاحهای هستهای را به اثبات رسانده باشد. چه رسد به اینکه مسکو بین پرونده هستهای ایران و سایر مسایل بین المللی مانند گسترش ناتو به شرق، سپر ضد موشکی آمریکا در اروپا، قرارداد جدید درباره تسلیحات راهبردی تهاجمی (استارت-3)، کاهش تسلیحات هستهای و غیره هیچ ارتباطی تشخیص نمی دهد. صفروف می نویسد: قبل از انقلاب اسلامی سال 1979 ایالات متحده با رژیم محمد رضا شاه پهلوی همکاریهای گستردهای داشت. در آن زمان ایران متحد راهبردی ایالات متحده و از این نظر تقریباً هم سطح اسراییل بود. ایالات متحده مطابق با موافقتنامه سال 1976 متعهد شده بود تبادلات بازرگانی خود را با ایران تا 34 میلیارد دلار در سال بالا ببرد. نه تنها صادرات کالاهای مورد مصرف عمومی بلکه تسلیحات مدرن معادل 14 میلیارد دلار مد نظر بود. ولی ایران در عوض فقط نفت خام صادر میکرد آن هم به قیمتهای نازل. در آن زمان ایالات متحده برنامههای هستهای ایران را تشویق میکرد و همراه با کشورهای دیگر غرب کمک فنی و مالی هنگفتی (به حساب آن زمان) در اختیار ایران می گذاشت. مطابق با موافقتنامه سال 1978، قرار بود آمریکاییها در ایران هشت واحد نیروگاه اتمی معادل بیش از 10 میلیارد دلار احداث کنند. طبق برنامه های آن زمان آمریکاییها می خواستند تا سال 1990 در ایران 23 واحد نیروگاه اتمی بسازند. در آن زمان واشنگتن نگران آن نبود که اورانیوم میتواند در سانتریفیوژهای ایرانی تا حدی غنی شود که امکان ساخت مهمات هستهای فراهم شود. بدیهی است که امروزه ایالات متحده و تمام غرب از یادآوری آن مرحله "همکاری طلایی" خودداری میکنند. وی در ادامه می نویسد: در ایران غوغایی را که بر سر "تهدید اتمی ایرانی" راه افتاده است، تنها به عنوان وسیلهای برای گمراه کردن افکار عمومی جهان و معرفی تهران به عنوان چیزی شبیه به خطرناکترین "دشمن هسته ای" بشریت تلقی میکنند. ولی به نظر میآید که آمریکاییها هم اکنون به یک واقعیت مهم پی می برند و آن این است که بدون توجه به اهمیت ژئوپلتیکی ایران نه در عراق موفق میشوند و نه در افغانستان. از سوی دیگر، تا زمانی که حکومت ایران به اندیشه های انقلاب اسلامی سال 1979 وفادار بماند، ایالات متحده نمی تواند سلطه خود را بر خاور میانه بزرگ اعمال کند. پیام تهران این است که واشنگتن باید در شعارهای جنگجویانه و رفتار استادمنشانه خود نسبت به ایران تجدید نظر کند و حاکمیت و استقلال ایران را در همه زمینه های سیاست و اقتصاد به رسمیت بشناسد، ولی در غیر این صورت رویارویی ادامه خواهد یافت. ایران از اینکه واشنگتن و به ویژه تلآویو به حل و فصل نظامی "مسئله ایران" امید بستهاند، واهمه ندارد. رهبران روسیه بارها هشدار دادهاند که این برنامه های ماجراجویانه آبستن به عواقب منفی نه تنها برای طراحان این برنامه ها بلکه برای تمام جهان هستند. این کارشناس در پایان می نویسد: در این شرایط رهبران ایران ترجیح دادند به جای رویارویی انفعالی با آمریکا و متحدانش، به توسعه فعال روابط با کشورهای دوست تاریخی و شرکای بالقوه مبادرت ورزند. سفر اوایل ماه ژانویه سال جاری محمود احمدینژاد رئیس جمهور ایران به تاجیکستان و ترکمنستان، دو کشور آسیای مرکزی، رویداد مهم منطقهای شده است. تدابیر امنیتی و تحکیم همکاری، از جمله در زمینه نفت و گاز، در مرکز توجه این مذاکرات قرار گرفت. روابط ایران با ازبکستان نیز توسعه می یابد که تهران مایل است تبادلات بازرگانی با این کشور را تا یک میلیارد دلار در سال افزایش دهد. بنا بر این نه تنها چین و روسیه بلکه کشورهای زیادی که ایرانیان تعامل راهبردی خود را با آنها تحکیم می کنند، در میان مخالفان تشدید تحریمها علیه ایران قرار گرفتهاند. خبرگزاری «ریا نووستی» روسیه، 5 بهمن ماه
اخبار مرتبط
|
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() | ||
![]() |
برخی از مطالب به افراد کمتر از 18 سال توصیه نمی شود
|