![]() |
|
||||
![]() |
![]() |
![]() |
||||||||||
خوانندگان گرامی! شما می توانید نظرات خود درباره این مقاله را برای ما ارسال کنید، بهترین و جالب ترین نظرات همه روزه در بخش نامه های شما منتشر می شوند. برای نوشتن نظرات خود اینجا کلیک کنید محتوای مطالب منتشره می تواند مغایر با مواضع «ریا نووستی» باشد استفاده از مطالب خبرگزاری «ریا نووستی» تنها با ذکر منبع مجاز است (قابل توجه خوانندگان: اخبار افغانستان به زبان دری منتشر می شوند) الیگ گریبکوف مبصر رادیوی صدای روسیه در مقاله خود می نویسد :تحلیلگران در کابل و همچنان در پایتخت های دیگر بر عملیات موفقانه نیروهای ایتلاف غربی و اردوی افغانستان در ولایت هلمند افغانستان تبصره می نمایند. در این ولایت اخیراً افراد پیاده بحری ایالات متحده امریکا به حمایت نظامیان اردوی افغانستان شهر کوچک مارجه که پایگاه عمده طالبان در این بخش افغانستان محسوب میشد اشغال نمودند. انها قصد شان را در باره اغاز عملیات مشابه در ولایت ناارام دیگر - ولایت قندهار - اعلام نموده اند. عده تحلیلگران ضمن اعتراف بر این موضوع که عملیات از نقطه نظر خالصاً نظامی موفق بود، بازهم نگرانی شان را ابراز میکنند. انها منجمله، اظهار نظر نموده که ستراتیژی نو نیروهای غربی عملاً بر پلان حکومت افغانستان در باره جلب بخش میانه رو طالبان به طرفداری از خود خط بطلان میکشد. الیگ گریبکوف مبصر رادیوی صدای روسیه عقیده دارد، که این نقطه نظر بحث انگیز است. از بیانات نمایندگان ایالات متحده امریکا اشکارا بر می اید که واشنگتن هیچگونه « ممنوعیت» مدلل ایدیولوژیک بر مذاکره با طالبان ندارد. از همینرو امریکایان به هیچ وجه مخالف نیستند انها را در جمله متحدین خود شامل سازند. ولی امریکایان اغاز گفتگوهای جدی را با انها زمان ترجیح خوهند داد، وقتیکه شرایط مفید (برای امریکا ) بوجود ایند. به عباره دیگر، امریکایان از مذاکرات امتناع نمی ورزند، ولی میخواهند ان را از موضعگیری زور پیش برند. نویسنده مقاله به گونه مثال یاداوری میکند که واشنگتن تکتیک خود را در عراق در سال های اخیر بصورت مشخص به همین منوال عیار ساخته بود. زمانیکه بعد از چند سال اشغال تقریباً تمام عراق به میدان نبردها مبدل گشت، امریکایان، ظاهراً شک پیدا کردند که انها در کشور اشغال شده کدام چیزی را بصورت نادرست انجام داده اند. تحت رهبری روبرت گیتس رهبر فعلی پنتاگون پلان نو طرح ریزی گردید. ویژگی اساسی ان « مجازات» و « تشویق» بود. نیروهای امریکایی ضربات را بر یاغیان شدیداً تحرک بخشیدند و همزمان به با شدت مشابه پرداخت های پولی را به ان اقوام افزایش دادند که به پیوستن با انها موافقه می نمودند ویا - حد اقل وعده بی طرفی می داند. این تکتیک در عراق بصورت ایدیال کار نداد. برخی ها که از امریکا جانبداری نموده بودند بنابر علل مختلف دوباره به صفوف شورشیان پیوستند. دیگران وفاداری شان را به متحدین و شان حفظ کردند، ولی در نتیجه، زمانیکه ضرورت به انها احساس نمی شد، انها را به حال خود رها کردند. مولف می افزاید که « تکتیک نو » گیتس در هر صورت سهم خود را در ثبات اوضاع در عراق، اگر سطحی هم بود، ایفاء نمود. از قرار معلوم، روبرت گیتس می خواهد همین شیما را حالا در افغانستان بکار گیرد. ولی ایا تجربه عراق کار خواهد داد - زیرا شرایط در این دو کشور از هم متفاوت می باشند؟ فیودور لوکیانوف سیاست دان مسکو و مدیر مسوول مجله « روسیه در سیاست جهانی» نظر خود را در باره این پرسش چنین اظهار داشته است: این کار بصورت کل در عراق نتیجه داد، ولی در افغانستان اوضاع تا اندازه زیادی طوری دیگر انکشاف می کند. بین اوضاع در این دو کشور وجوه مشترک زیادی وجود دارند - ولی تفاوت های اصولی نیز موجود اند. در عراق، با وجود تمام پرابلم های مربوط به ترکیب متنوع ملی و مذهبی مردم ان، تلاش به مراتب ریشه دار جهت موجودیت حاکمیت مستحکم متمرکز وجود دارد. مردم در انجا میتوانند حاکم مشخص را دوست داشته باشند و یا از او تنفر نمایند، ولی کمتر کسی در باره ضرورت حاکمیت نیرومند تردید را به خود راه میدهد. افغانستان - کشور با تاریخ کاملاً جداگانه و همچنان موقعیت دیگر جغرافیایی می باشد. در عراق « مناطق قبایل ازاد پشتون» و سرحدات ازاد هیچگاهی وجود نداشتند. به عباره دیگر، اگر امریکایان واقعاً هم میخواهند تجربه عراق را در افغانستان بکار گیرند، انها مجبور خواهند بود در شیماهای شان تصحیحات قابل ملاحظه وارد کنند. ولی این کار هم نمی تواند تضمین پیروزی محسوب شود. خبرگزاری «ریا نووستی» روسیه، 10 مارچ |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() | ||
![]() |
برخی از مطالب به افراد کمتر از 18 سال توصیه نمی شود
|