23/04/1391 11:51
(قابل توجه خوانندگان: اخبار افغانستان به زبان دری منتشر می شود)
مسکو، 23 سرطان، خبرگزاری «ریا نووستی»/ یکی از قوماندانان بلند پایه طالبان طی مصاحبه اعتراف نموده که افراد مسلح باید یکجا با نیروهای دیگر سیاسی افغانستان مشترکاً راه حل منازعه جستجو کنند. این قوماندانان بلند پایه طالبان طی مصاحبه اعتراف نموده که افراد مسلح نمی توانند در جنگ در افغانستان پیروز شوند و تصرف کابل - این "دورنمای بسیار دور است". به همین ارتباط انها باید یکجا با نیروهای دیگر سیاسی در کشور مشترکاً راه حل منازعه جستجو کنند.
این قوماندان که سابقه دار جنبش، شخص مورد اعتماد رهبری و زندانی اسبق زندان گوانتانامو خوانده میشود، طی مصاحبه غیر مترقبه صادقانه در روز پنجشنبه با نشریه
New Statesman همچنان با سخنان نهایت شدیدالحن راجع به "القاعده" اظهار نظر نمود و افراد مسلح افغان را از ان دور خوانده است.
مصاحبه را با او نماینده اسبق سازمان ملل متحد در کابل مایکل سیمپل (Michael Semple) انجام داده که در دوران طالبان در انجا کار میکرد و با اعضای رهبری طالبان روابط داشت. او گاهی وظایف میانجی غیرعلنی در تماس با شورشیان انجام میداد.
سیمپل اعلام داشت: "من به گفتگوها با طالبان مدت زمان طولانی ادامه میدهم، این تماس های یک باره نیست، از همینرو من میدانم که مولوی کیست. من همه را می شناسم، با کسانی که او صحبت میکند".
به گفته موصوف، صحبت غیر رسمی به مولوی امکان عدول از "مشی حزبی" جدی تحت کنترول طالبان و بیان دیدگاه های بی غرضانه جناح پرگماتیک رهبری که سیمپل راجع به ان صحبت میکند، در این مورد میسر ساخت که این جناح "مساعی جدی را در باره اصلاح سازی ستراتیژی جنبش اتخاذ میکند".
سخنان مولوی با شک و تردید او به ارتباط دورنمای نظامی طالبان جهت کاملاً متضاد لحن تغیرناپذیر ظفرمند اعلامیه های رسمی جنبش محسوب میشود.
او میگوید: "طبیعت جنگ چنین است که هردو طرف ارزوی پیروزی دارد. ولی تناسب قوا در منازعه افغانستان اشکار است".
مولوی میگوید: "تصرف کابل - این "دورنمای بسیار دور است". ان رهبران جنبش که عقیده دارند که میتوانند کابل را تصرف کنند، اشتباه جدی مرتکب میشوند. باوجود این همه، رهبری همچنان میداند که ان نباید بر چنین ضعف اعتراف نماید. این کار به معنی شکستن روحیه افراد مسلح می باشد. رهبری حقیقت را میداند - رهبری نمی تواند بر ان نیروهای غلبه کند که با ان مقابله میکنند".
او در ادامه گفت، در نتیجه طالبان مجبور شدند از ارزوی خود راجع به احیای امارت اسلامی که بعد از رسیدن انها به قدرت در سال 1996 ایجاد گردید و تا سال 2001 وجود داشت، دست بکشند. مولوی اعتراف نمود: "تمام جناح ها که در چنین منازعه درگیر هستند، در مورد مبارزه به خاطر قدرت فیصله نموده اند. اگر انها قدرت را به مقیاس تمام کشور به دست نگیرد، پس انها باید به نقش حزب منظم که در افغانستان بصورت برابر با دیگران فعالیت نماید، قناعت نماید".
او به لحن بسیار شدید راجع به حامد کرزی که طالبان بر او نیشخند میزنند و او را دست نشانده امریکا میداند، اظهار نظر نمود.
مولوی میگوید: "در مذاکرات با کابل کدام مفهوم خاص وجود ندارد. قدرت واقعی در دست امریکایان قرار دارد. به غیر از طالبان در افغانستان یگانه نیروی جدی سیاسی - ایتلاف شمال است".
این ایتلاف به رهبری تاجکان است که رهبری مقاومت بر ضد طالبان را رهبری مینمود و حالا بازیگر مهم و قوی در کابل شمرده میشود.
دیوید میلیبیند که در دوران کار در مقام وزارت خارجه انکلستان از مذاکرات با جنبش طالبان حمایت میکرد، این مصاحبه را امکان خوب خوانده که باید از ان استفاده کرد.
میلیبیند که مصاحبه را در نشریه New Statesman به صفت مصحح دعوت شده منتشر نموده، اعلام داشت: "این مصاحبه دلچسپ ضرورت جروبحث جدی با "طالبان" راجع به اینده افغانستان را نشان میدهد و همزمان مشکلات راه اندازی چنین دیالوگ را تبارز داه است".
موصوف گفت: "صداقت و روشنی اعلامیه در باره "القاعده"، ناتو و حکومت افغانستان نشان میدهد که ما با نیروهای مجرب دانا سرورکار داریم که در اینجا برای مدت طولانی وجود خواهند داشت و ما نمی توانیم به قوت تصور خود انها را از بین ببریم. حالا، زمانیکه در افغانستان به تعداد 10000 نظامی انگلستان قرار دارند، نهایت مهم است، تا این مذاکرات تحرک یابند. افغانستان نمی تواند به کشور فراموش شده مبدل گردد".
مولوی میگوید: "جهان از مدت ها سعی می ورزد طالبان را به مثابه نیروی وحشی و غیرمتمدن مجسم کند که در چارچوب موازین حقوق بین الملل نمی گنجد و به موجودیت حاکمیت دولتی علاقمند نمی باشد. ناتو همچنان از دیر زمان میگوید که خواهان صلح است، ولی طالبان، با امتناع از قطع روابط با "القاعده"، در این راه موانع ایجاد میکنند. طالبان حالا میخواهند نقش ها را با ناتو تعویض نماید و نشان دهد که چه کسی در واقعیت امر در راه صلح موانع ایجاد میکند".
او بر این پافشاری میکند که علاقمندی طالبان نسبت به مذاکرات به هدف نزدیک انها در مورد دستیابی بر ازادسازی مردم خود از زندان گوانتانامو محدود نمی گردد. اگر چنین می بود، انها نمایندگان خود را به قطر اعزام نمی کردند و فقط کمیسیون را در باره تبادله اسرا ایجاد میکردند.
به گفته سیمپل، در حال حاضر قضاوت در باره سطح نفوذ عملگرایان، مانند، مولوی، در مقایسه با جهادکنندگان تندرو که به دور رهبر خود ملا عمر متحد شده، دشوار است. تنفر علنی مولوی از "القاعده" با ان ثبوت های تناقض دارد که در پناه گاه اسامه بن لادن در ایبت اباد یافت شده اند. و انها مناسبات متقابل نزدیک بین ملا عمر و رهبری "القاعده" را هنگام تدارک حملات در افغانستان و پاکستان ثابت می سازند.
سیمپل اعلام میدارد که اگر غرب امادگی و ارزوی بیشتر جهت پیشبرد مذاکرات از خود تبارز دهد، این کار به جنبش در رهایی از روابط با "القاعده" کمک کرده میتواند.
مولوی میگوید که در منطقه فقط چندصد جنگجوی "القاعده" می جنگند و این نیروها زیاد نیستند. به گفته موصوف، طالبان به قطع رابطه رسمی فقط به خاطر حاضر نمی شوند که این کار شاید "برخی گروه های اسلامگرایان را از انها روگردان سازند".
تا به حال روشن نیست که رهبری طالبان که عمده تاً در پاکستان مستقر است، تا چه حد قوماندانان جوان جبهه را در افغانستان کنترول میکند. و صفوف انها هرچه بیشتر جوان و تندرو هستند و این نتیجه عملیات شدید قتل طالبان است که در سال های اخیر نیروهای خاص امریکایی و انگلیسی انجام میدهند.
مولوی میگوید: "اگر راست گفت، هیچکس نمی داند که رهبری طالبان قدرت و اعتبار ان را دارد، تا معامله صلح عقد کند. ولی دقیقاً عین سوال را میتوان در باره کرزی مطرح ساخت. حقیقت اینست که ما دقیقاً میدانیم که قدرات در کابل به او نه، بلکه به نیروهای دیگر تعلق دارد".
15:57 22.04.1391 | قوماندان طالبان: ما در جنگ پیروز شده نمی توانیم (بخش اول) |
![]() | |
12:21 10.04.1391 | طالبان: اخرین لشکرکشی بسوی جنوب |
![]() | |
10:30 19.07.1390 | بازگشت به طالبان، یا 10 سال "ازادی شکست ناپذیر" افغانستان |
![]() | |