![]() |
|
||||
![]() |
![]() |
![]() |
||||||||||
خوانندگان گرامی! شما می توانید نظرات خود درباره این مقاله را برای ما ارسال کنید، بهترین و جالب ترین نظرات همه روزه در بخش نامه های شما منتشر می شوند. برای نوشتن نظرات خود اینجا کلیک کنید محتوای مطالب منتشره می تواند مغایر با مواضع «ریا نووستی» باشد استفاده از مطالب خبرگزاری «ریا نووستی» تنها با ذکر منبع مجاز است "دمیتری بابیچ" تحلیلگر خبرگزاری «ریا نووستی» در مقاله ای که روز سه شنبه منتشر شد، می نویسد: دیدار سران سه کشور اسلامی ترکیه، افغانستان و پاکستان که در استامبول آغاز شد، باری دیگر گواه این است که ترکیه مدعی مرکزیت جدیدی برای جهان اسلام است. دیدار "عبدالله گل" رئیس جمهور ترکیه با "آصف علی زرداری" رئیس جمنهور پاکستان و "حامد کرزی" رئیس جمهور افغانستان هشداری به کنفرانس لندن است. ترکیه تا کنون چندین بار بین سران افغانستان و پاکستان که روابط خوبی ندارند، دیدارهایی ترتیب داده است و سعی می کند هماهنگ کننده ارائه کمک به کابل از سوی کشورهای اسلامی باشد. وی ادامه می دهد: کمتر کشورهایی هستند که می توانند همانند ترکیه روابط خوبی با غرب، روسیه و ایران داشته باشند. اما طی دو سال اخیر دیپلماسی ترکیه توانسته نشان دهد که در جهان معاصر می توان روابط را در همه جهات بهبود بخشید. خودتان قضاوت کنید: ترکیه در عین اینکه عضو ناتو و متفق آمریکاست، در سال گذشته درباره عبور و مرور بدون ویزا با سوریه توافق کرد؛ با سوریه ای که در آمریکا آن را حامی تروریسم بین المللی می دانند. موفقیت ترکیه از بسیاری لحاظ مبتنی بر توانایی آن در همگرایی با جامعه غربی بدون توهین به همسایگان مسلمان و یا روسیه است. مولف می نویسد: طی سفر سال گذشته "ولادیمیر پوتین" نخست وزیر روسیه به ترکیه، توافق شد که خط لوله "جریان جنوبی" (South Stream) در بخشی از دریای سیاه کشیده شود که تنها معلق به ترکیه است. در عین حال، آنکارا با شرکت در خط لوله "نابوکو" که از سوی آمریکا و اتحادیه اروپا حمایت و تامین می شود نیز موافقت کرده است. و هم مسکو راضی ماند، هم واشنگتن و بروکسل. وی ادامه می دهد: مسلم است که نمی توان مورد پسند همگان بود و ترکیه نیز منتقدینی دارد. از جمله آذربایجان که از متفق ترکیه ای خود مطالبه می کند پیش از احیای روابط با ارمنستان مسئله قره باغ را به یاد بیاورد. ناظرین معتقدند که بعید است آنکارا اقدام به آشتی کامل با ایروان کند، اما با اینحال روند مربوطه آغاز شده است. بابیچ می نویسد: دومین منتقد ترکیه، اسرائیل است. اسرائیل از "رجب طیب اردوغان" نخست وزیر ترکیه بخاطر ابراز همدردی وی با قربانیان فلسطینی طی عملیات نظامی اسرائیل در نوار غزه آزرده شد. اما بدون این همدردی که به شکلی احساساتی خطاب به "شیمون پرز" رئیس جمهور اسرائیل ابراز شد، ترکیه نمی توانست مدعی نقش رهبری جهان اسلام باشد. و در اینجا برای ترکیه هر چیزی بهای خود را دارد. وی ادامه می دهد: "آنا آزری" سفیر اسرائیل در مسکو در تفسیر این اوضاع گفت: "من چنین برداشتی دارم که انتقاد اردوغان از عملیات ما در غزه در درجه اول در راستای حل مشکلات در سیاست داخلی این رهبر ترکیه ای است. اما سفر اخیر وزیر دفاع ما به ترکیه بطور عالی برگزار شد و من فکر می کنم که روابط به رودی به روال عادی بازخواهد گشت". مولف در پایان می نویسد: مطبوعات غربی خاطر نشان می کنند که حزب اسلامی اعتدل گرای عدالت و توسعه که از سال 2002 حزب حاکم می باشد، برخلاف نگرانی های موجود، هراس برانگیز نبود. موفقیت این حزب و سرانش یکی از نتایج نادر و مثبت دهه اول قرن بیست و یکم برای نظام کلی روابط بین الملل است.
|
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() | ||
![]() |
برخی از مطالب به افراد کمتر از 18 سال توصیه نمی شود
|