22/07/1389 16:59
خوانندگان گرامی!
شما می توانید نظرات خود درباره این مقاله را برای ما ارسال کنید، بهترین و جالب ترین نظرات همه روزه در بخش نامه های شما منتشر می شوند.
برای نوشتن نظرات خود اینجا کلیک کنید
محتوای مطالب منتشره می تواند مغایر با مواضع «ریا نووستی» باشد
استفاده از مطالب خبرگزاری «ریا نووستی» تنها با ذکر منبع مجاز است
"دمیتری بابیچ" تحلیلگر خبرگزاری «ریا نووستی»/
"محمود احمدی نژاد" رییس جمهور ایران به لبنان سفر کرد. اگر مسائل حاشیه و نگرانی های مرتبط با این سفر را در نظر نگیریم، چندان اتفاق مهمی هم رخ نداده است. اولا، رییس جمهور ایران قصد داشت به مرز لبنان-اسرائیل برود که البته اسرائیل اعلام کرده بود چنین گامی را نوعی تحریک به حساب خواهد آورد. بر هیچکس پوشیده نیست که امروزه مناقشه میان اسرائیل و ایران کوتاه ترین راه ممکن برای رسیدن به جنگ جهانی است. دوما، این دیدار سه هفته بعد از آن انجام می شود که "دمیتری مدودف" رییس جمهور روسیه حکمی صادر نمود که بر اساس آن روسیه از تحویل سیستم های پدافند موشکی "اس-300" و دیگر تسلیحات به ایران خودداری می کند.
قصد احمدی نژاد در این میان روشن است: وی می خواهد نشان دهد که روسیه برایش حکم آخرین تیر در ترکش نیست. متفقین دیگری هم وجود دارند، مهمترین آنها سوریه و لبنانی هستند که بارها نیز با اسرائیل در گیر شده اند و در این جنگ ها نیز از کمک ایران استفاده نموده اند.
البته، مسلما در روسیه کسانی هستند که فکر می کنند ما با از دست دادن احمدی نژاد متحد مهمی را در خاور نزدیک از دست داده و درهای بازار بزرگ تسلیحاتی را به روی خود بسته ایم. اما جای نگرانی نیست، "تواریشی!" (رفقا!) احمدی نژاد بزودی باز خواهد گشت چرا که در لبنان همه سینه چاک وی نیستند.
کسانی از احمدی نژاد استقبال می کنند که از اطرافیان "حزب الله" و متحدین آن محسوب شده و به نوبه خود بابت کمک هایی که از سوریه و ایران دریافت می کنند، از این دو کشور حمایت می نمایند. اما حزب الله بخشی از ائتلاف حاکم لبنان است و در این کشور "ائتلاف 14 مارس" تقریبا همه کاره است که دست بر قضا از اقمار ایران و از طرفداران روسیه بشمار نمی آید. "سعد حریری" نخست وزیر کنونی لبنان سیاست سنجیده ای را برای کشورش اختیار کرده و مقامات این کشور با سفر به واشنگتن و مسکو تلاش می کنند که از تکرار وقایع غم انگیز سال 2006 جلوگیری کنند. البته هم "میشل سلیمان" رییس جمهور و هم سعد حریری از سفر احمدی نژاد استقبال کردند اما برای خاطر رضای او حاضر نیستند که جنگ جدیری را با اسرائیل شروع کنند.
به همین خاطر بزرگ جلوه دادن تهدید عظیم سفر احمدی نژاد به لبنان از جانب خبرنگاران آمریکایی و همچنین مطبوعات اسرائیلی مبالغه ای بیش نیست.
مخاطبین اصلی احمدی نژاد "خانگی " هستند. ایرانیان ساده باید ببینند که رییس جمهور آنها هنوز هم در صحنه است. البته وزارت امور خارجه ایران تلاش کرد که خبر مطبوعات اسرائیلی مبنی بر پرتاب سنگ از سوی احمدی نژاد به سمت مرزهای دولت یهود را تکذیب نماید. با توجه به علاقه وافر احمدی نژاد به ژست های سمبلیک می توان احتمال داد که دولت لبنان به وی توصیه کرده که از این اقدام صرفه نظر کند. البته ناگفته نماند که مناطق جنوبی لبنان که دائما هدف موشکباران های اسرائیل قرار می گیرند و طرفداران سنتی حزب الله در آن متمرکز شده اند، متفقین احمدی نژاد بوده و حتی تصاویر احمدی نژاد را می توان در هر خیابان و محله آن دید اما جنگ دیگری با اسرائیل به خاطر یک ژست، مسلما در برنامه های مقامات لبنانی لحاظ نشده است.
یکی از مشکلات سیاست خارجی اسرائیل این عادت است که لبنان را یکپارچه می شمارد و گناه موشک باران مناطق خود از سوی نیروهای حزب الله و تندرو را به گردن دولت و ارتش این کشور نیز می اندازد. ارتش اسرائیل بارها برای خنثی سازی حملات حزب الله و دیگر گروهک های افراطی تن به تخریب لبنان داده است. این مسئله نه تنها ناراحت کننده بلکه ناعادلانه است چرا که از قدیم در خاک لبنان سازمان های نظامی عمل می کنند که دولت لبنان توان کنترل آنها را ندارد.
به احتمال قوی به همین خاطر ، دیدار احمدی نژاد را نباید هیجان انگیز و دیدنی توصیف نمود."خوراندن" خبر تغییر بردار سیاست خارجی ایران از سمت "روسیه حیله گر" به سمت "برادران مسلمان لبنانی" به هموطنانی که تاحدی مطلع و آگاه هستند بعید به نظر می رسد که موفقیت آمیز باشد. اولا، مردم ایران از ارتباط ایران با حزب الله مرفه که نشده هیچ، فقیرتر هم می شوند چرا که حزب الله فقط از ایران پول و سلاح تحویل می گیرد و در عوض چیزی برای ارائه ندارد. دوما، لبنان و سوریه حتی در صورت تمایل هم نمی توانند جایگزین روسیه بعنوان شریک فنی-نظامی ایران شوند. خود این کشورها که قادر به تولید سلاح نیستند پس به همین خاطر نمی توانند به ایران در اتمام برنامه چندین ساله تجدید تسلیحات ارتش کمک کنند. ضمن اینکه خود تهران در تعلیق موقت همکاری های فنی-نظامی با روسیه مقصر است.
روز 9 ژوئن سال جاری شورای امنیت سازمان ملل متحد تحریم هایی را علیه ایران به خاطر عدم همکاری های کامل ایران با آژانس بین المللی انرژی اتمی صادر نمود. ایران زمانیکه به پیمان منع اشاعه سلاح هسته ای (ان پی تی) ملحق شده بود، موظف شد که در خاک خود سلاح هسته ای تولید و نگهداری نخواهد کرد و آژانس بر رعایت این مسئله نظارت می کند. به همین خاطر احمدی نژاد نمی تواند از دست کسی در این زمینه ناراحت شود. اما از سوی تهران تا قبل از فرمان اخیر مدودف و به ویژه بعد از آن، سخنان ناشایستی شنیده شد. چگونه می توان این سخنان احمدی نژاد درباره رییس جمهور روسیه را توصیف کرد که گفته بود: همتای روس وی در راستای هیاهوی تبلیغاتی که در جهت به هراس انداختن دولت ایران به نفع دولت اسرائیل انجام می شود،" پیک برنامه های دشمنان ایران شده است". این اظهارات در ماه جولای سال جاری ایراد شده بود چند ماه قبل از فرمان دمیتری مدودف مبنی بر خروج روسیه از قرارداد تحویل "اس-300". حال خود قضاوت کنید که چه کسی مقصر شکست این قرارداد محسوب می شود؟
تا به امروز روسای جمهوری ایران بازدید از "مشتریان" لبنانی و سوری را دور از شان خود می دیدند. معمولا فرستادگان ویژه و دیگر نمایندگان دولتی اینکار را انجام می دادند. حال که رییس جمهور ایران تصمیم گرفته به منطقه سفر کند، این مسئله می تواند بدان معنا باشد که وی احساس کرده زیر پایش در منطقه سست می شود.
این درسی برای خود روسیه هم بشمار می آید. مسکو در حین امضای قراردادها فقط نباید مجذوب ارقام شود بلکه باید به شریک طرف مقابل خود نیز نگاه کند؛ به رژیم حاکم بر کشور و اعتبار و وجهه بین المللی آن. در غیر اینصورت می تواند دچار بدهکارانی شد که مانند دوران شوروی سابق قادر به پرداخت نباشند و یا...
خبرگزاری «ریا نووستی» روسیه، 22 مهرماه