03/08/1391 11:49
خوانندگان گرامی!
شما می توانید نظرات خود درباره این مطلب را برای ما ارسال کنید، بهترین و جالب ترین نظرات همه روزه در بخش نامه های شما منتشر می شوند.
برای نوشتن نظرات خود اینجا کلیک کنید
محتوای مطالب منتشره می تواند مغایر با مواضع «ریا نووستی» باشد
استفاده از مطالب خبرگزاری «ریا نووستی» با ذکر منبع مجاز است
"آندری استاخانتسیف" ویژه خبرگزاری «ریا نووستی»
ايران به عنوان يكی از كشورهای نفت خیز در سطح جهان كه در موقعيت جغرافيايی حساسی در خاورميانه قرار دارد، چه قبل و چه بعد از انقلاب اسلامی 1979 میلادی، در مبارزات انتخاباتی آمريكا و به ويژه در مناظرات انتخاباتی نامزدهای اصلی دو حزب دموكرات و جمهوری خواه نقشی ويژه بازی كرده است.
در طول سال های قبل از انقلاب اسلامی 1979 میلادی، نفت، حقوق بشر و فروش سلاح جزء مواردی بود كه نامزدهای انتخاباتی آمريكا درباره ايران از آن دم می زدند.
اما در طول سال های پس از انقلاب اسلامی، نقش ايران به عنوان كشوری كه آمريكا را "شيطان بزرگ" می خواند، 444 روز ديپلمات های آمريكايی را به گروگان گرفته بود و با تمام توان به حمايت از گروه های شبه نظامی مخالف اسرائيل كمک می كرد، باعث شد تا اين كشور نقش پررنگ تری در مبارزات انتخاباتی بازی كند.
از سال 2003 میلادی نيز موضوع فعاليت های هسته ای ايران، نقش تهران در عراق و افغانستان به همراه روابط گسترده تر جمهوری اسلامی با كشورهای چپ گرای آمريكای لاتين به موضوعات قبلی اضافه شده است.
بايد گفت در ساختار سیاسی آمریکا تفاوت چندانی میان رییس جمهور دموکرات و یا جمهوری خواه وجود ندارد زيرا كه اختيار بيشتر امور با كنگره و به ويژه مجلس سنا هست. البته بين اين دو حزب در مسائل سياسی، نظامی، اجتماعی، فرهنگی و بينالمللی اختلاف نظر وجود دارد که خاستگاه آن به فلسفه سياسی و نوع نگرش دموكرات ها و جمهوری خواهان به مقوله های قدرت، منافع، حقوق شهروندان و اخلاق سياسی باز می گردد. اما در ارتباط با سياستهای رسمی آمريكا در خصوص امنيت و منافع ملی ايالات متحده، اختلاف بنيادين ميان اين دو حزب دیده نمی شود. اختلاف نظر دموكرات ها و جمهوری خواهان نه در استراتژی، بلكه در روشها و تاكتيکها است.
رويكردهای جمهوری خواهان و دموكرات ها در برابر ايران
در جريان مبارزات انتخابات رياست جمهوری سال 2012 میلادی آمريكا، "ميت رامنی" فرماندار ماساچوست و نامزد جمهوری خواهان، از ابتدا خواهان حمله به تاسيسات اتمی ايران در دفاع از اسرائيل شد. رامنی سياست كنونی "فشار و مذاكره" دولت آمريكا در قبال ايران را ناكارآمد می داند و می گويد تهران هيچ گاه به دليل ترس از قدرت ايالات متحده آمريكا دست از طرح ها و برنامه هايش نكشيده است. وی همچنين به شدت از باراک اوباما بدليل عدم حمايت از "جنبش سبز"، جريان معترض به نتايج انتخابات رياست جمهوری جنجال برانگيز سال 2009 میلادی ايران، انتقاد می كند.
رامنی معتقد است روابط راهبردی واشنگتن- تل آويو كه به دليل اختلاف نظر باراک اوباما با بنيامين نتانياهو نخست وزير راستگرای اسرائيل بر سر برنامه های هسته ای ايران صدمه ديده، بايد ترميم شود. نقطه اختلاف اوباما- نتانياهو بر سر حمله پيش دستانه به تاسيسات اتمی ايران است.
در نقطه مقابل باراک اوباما اولين رييس جمهور سياه پوست و دموكرات آمريكا، كه چهار سال پيش با وعده " تغيير" و "گفت وگو با دشمنان آمريكا" از جمله ايران و كوبا راهی كاخ سفيد شد، می گويد سياست های تحريمی وی باعث انزوای سياسی و فشار شديد اقتصادی دولت جمهوری اسلامی ايران شده و در صورت تداوم تحريم ها، تهران در اثر آن رفتار خود را تغيير خواهد داد.
اوباما از موفقيت های خود در همراه كردن اروپا و ديگر متحدان آمريكا برای اجرای سياست های تحريمی عليه ايران سخن می گويد و در عين حال تاكيد دارد كه تمام گزينه ها از جمله گزينه نظامی در برابر جمهوری اسلامی روی ميز است. اوباما هم از موفقيت تحريم های يكجانبه سخن می گويد كه باعث شد فروش نفت ايران تا 50 درصد كاهش يافته و ارزش - ريال - پول ملی ايران تا 70 درصد كاهش يابد.
به نظر می رسد نامزد دموكرات ها در انتخابات رياست جمهوری برخلاف ميت رامنی علاقه ای به استفاده از راه حل نظامی در برخورد با ايران ندارد و به جای آن از راهكارهای نرم افزاری و حملات سايبری حمايت می كند.
منافع اسرائيل و سيستم انتخاباتی آمريكا
سيستم انتخاباتی آمريكا به گونه ای است كه نامزدها برای تامين هزينه انتخاباتی خود نياز به كمک های مالی افراد، شركت ها و لابی های قدرتمند دارند. اين لابی بدنبال اعمال سياست هايی از سوی فرد پيروز در انتخابات رياست جمهوری است كه عرصه را برای تغيير رفتار ايران در خاورميانه و به ويژه حمايت از گروه حماس و حزب الله لبنان مهيا كند. همانطوریکه "جان جی ميرشايمر" استاد علوم سياسی دانشگاه شيكاگو و "كنت والتز" مدرس دانشكده جان اف كندی دانشگاه هاروارد در كتابی كه در سال 2006 میلادی با عنوان "لابی اسرائيل و سياست خارجی آمريكا" منتشر شد، ادعا می کنند لابی اسرائیل نقشی کلیدی را در حمایت از دیدگاه ضرورت حمله نظامی آمریکا به عراق و مقابله و جنگ روانی با کشورهای ایران و سوریه و نیز جنگ اسرائیل و لبنان (سال 2006 میلادی) داشتهاست. مولفین این کتاب می نويسند يكی از لابی گران اسرائيلی به آنها گفته است که می تواند ظرف يک روز امضای 70 نفر از سناتورهای آمريكايی را بر روی يک دستمال جمع آوری كند و اين امر خود نشان دهنده نفوذ گسترده اين لابی است.
بايد توجه داشت كه مساله اسرائیل فقط یک موضوع مربوط به سیاست خارجی آمریکا نیست، بلکه موضوعی مربوط به سیاست داخلی این کشور نیز می باشد و نحوه مدیریت آن بسیار حائز اهمیت است، زيرا می تواند نتایج دامنه داری را برای اين كشور بدنبال داشته باشد.
از سوی ديگر در حالی كه جمعيت رای دهندگان يهودی آمريكايی در حدود 10ميليون نفر است اما اكثريت آنها در انتخابات شركت می كنند و نامزدها به شدت به رای آنها نياز دارند. اين در حالی است كه جمعيت آمريكايی های ايرانی تبار نزديک به دو ميليون نفر است كه يا در انتخابات شركت نمی كنند و يا اينكه مخالف جمهوری اسلامی هستند. آمريكايی های ايرانی تبار همچنين لابی قدرتمندی برای حمايت از سياست های خود به مانند يهوديان، اعراب يا ارامنه آمريكا ندارند.
عدم واکنش ايران نسبت به انتخابات 2012 در آمریکا
تحلیلگران ایرانی متعقدند که از ابتدای انقلاب اسلامی در سال 1979 میلادی تا سال 2004 میلادی، مقامات ايرانی عمدتا علاقمند به حضور یک جمهوری خواه در کاخ سفید آمریکا نسبت به یک دموکرات بوده اند. قبل از انقلاب اسلامی در ايران نيز محمدرضا پهلوی روابط خوبی با "جان فیتزجرالد كندی" (John Fitzgerald Kennedy) و "جیمز ارل كارتر" (James Earl Carter) نداشت زيرا آنها مخالف فروش سلاح به ايران بودند.
در سال های بعد از انقلاب انتقاد آمریکا از وضیعت حقوق بشر در ایران و آغاز تحریم ها از جمله كاهش ميزان سرمايه گذاری در صنعت نفت جمهوری اسلامی تا 20 ميليون دلار، چندان برای تهران مطلوب نبود.
اما در انتخابات رياست جمهوری آمریکا سال 2004 میلادی، ايرانی ها تمايل به پيروزی "جان كری" سناتور دموكرات در برابر "جرج بوش" از نظر آنها "جنگ طلب" داشتند. محمود احمدی نژاد رييس جمهور ايران در سال 2008 میلادی نيز با بيان اينكه "سيستم آمريكا به گونه ای است كه اجازه نخواهند داد زنان و سياه پوستان رييس جمهور شوند" به صورت تلويحی از باراک اوبامای "سياه پوست" و هيلاری كلينتون "زن" در برابر "جان مک كين" سناتور جمهوری خواه حمايت كرد.
اما مقامات ايرانی، هنوز درباره هرگونه نتيجه مورد علاقه شان در انتخابات رياست جمهوری آمريكا سال جاری اظهار نظری نكرده اند. شايد اين سكوت بدليل پی بردن به ساختار تصميم گيری سيستمی آمريكا باشد كه تفاوتی نمی كند دموكرات ها رييس جمهور باشند يا جمهوری خواهان، بلكه تفاوت تنها در روش ها و تاكتيک هاست.
اين در حالی است كه برخی از ناظران ايرانی می گويند "سكوت علامت رضایت هست" و مقامات ايرانی همچنان باراک اوباما را بر ميت رامنی به عنوان ساكن كاخ سفيد ترجيح می دهند.
خبرگزاری «ریا نووستی» روسیه، 3 آبان