![]() |
|
||||
![]() |
![]() |
![]() |
||||||||||
خوانندگان گرامی! شما می توانید نظرات خود درباره این مقاله را برای ما ارسال کنید، بهترین و جالب ترین نظرات همه روزه در بخش نامه های شما منتشر می شوند. برای نوشتن نظرات خود اینجا کلیک کنید محتوای مطالب منتشره می تواند مغایر با مواضع «ریا نووستی» باشد استفاده از مطالب خبرگزاری «ریا نووستی» تنها با ذکر منبع مجاز است "آلکسی سازونوف" طی مقاله خود که برای شبکه ماهواره ای انگلیسی زبان "راشا تودی" تنظیم شده اشاره می کند که باید آغاز ورود نیروهای ائتلاف به عراق را به یاد آوریم. دکترین مشابه ای هم در حال حاضر در خصوص ایران و دلایل آغاز عملیات نظامی علیه این کشور و تشدید فشار بر تهران جهت کسب اعتراف به گناه، در حال رخ دادن است. با در نظر گرفتن اینکه علیه ایران تحریماتی اعمال شده، منتظر چه نتیجه ای می توان بود؟ آیا همه اینها به مناقشه علنی میان غرب و ایران خواهد انجامید؟ اما مهمتر پیامدهایست که این مسئله برای کل منطقه در بر خواهد داشت خواه اوضاع پیرامون ایران از طریق مسالمت آمیز حل شود و یا با توسل به زور؟ مولف می نویسد که آمریکا شدیدا تمایل دارد که درهای ایران را به سوی تجار آمریکایی باز کند همانطوری که تا سال 1978 این مسئله وجود داشت. انگلیسی ها و آمریکایی ها شدیدا به دسترسی به ذخایر "طلای سیاه" تمایل دارند. علاوه بر این آنها به ایران به عنوان سکویی برای سلطه آتی در آسیای میانه می نگرند. وی در ادامه اشاره می کند که عراق برای آمریکا و بریتانیا لقمه راحتی بود. مقامات این کشور به مراتب خشن تر و بی رحم تر بودند و در کشور خود دیکتاتوری به معنای واقعی برقرار کرده بودند. توان نظامی و مالی عراق هم در زمان جنگ با ایران تا اندازه زیادی کاهش یافته بود. مردم عراق و اقتصاد آن از شدت جنگ از رمق افتاده بودند. در کل ایران مانع جدی تری برای دیپلمات هاست و در صورت مناقشه نظامی برای امرای ارتشی. به اعتقاد مولف، نه آمریکا و نه اتحادیه اروپا از منابع کافی برای جنگ علیه ایران برخوردار نیستند. ارتش ایران از اعتبارات مالی خوبی برخوردار است و اگر حتی آمریکا در نهایت هم در این جنگ پیروزی شود، موانع بسیاری ایجاد خواهد شد که برای از بین بردن آنها نیاز به نیرو و بودجه بسیار هنگفتی است. حال باید دید که تحلیل واکنش بالقوه حل اوضاع پیرامون ایران بر منطقه خاور نزدیک چه خواهد بود؟ وی می نویسد، بدون توجه به پول که با کمک آن هر گونه شرایط دشورای را می توان حل کرد، سوریه اولین کشوری در منطقه خواهد بود که درهای خود را به سمت غرب می گشاید. بعد از آنکه مقامات سوری مشاهده می کنند که چه بلایی بر سر عراق و ایران آمده تنها تصمیم عاقلانه ای که می توانند اتخاذ کنند این خواهد بود که هیچ تلاشی برای مقاومت از خود نشان ندهند. البته برای دمشق این گام راحتی نخواهد بود. اما تنها نتیجه آنها توسعه نفوذ غرب در خاور نزدیک خواهد بود و بدین ترتیب غرب بر خاور نزدیک فائق خواهد آمد. وی در نهایت چنین نتیجه گیری می کند که کلیه این تحلیل ها بر اساس وقایع و اوضاع سیاسی امروز نوشته شد است. بسیاری از وقایع می تواند از ریشه اوضاع سیاسی در نقشه خاور نزدیک را تغییر دهد. احتمال زیادی وجود دارد که برخی از این اتفاقات واقعا رخ دهند و برخی دیگر خیر: ممکن است که ایران به وجود کلاهک های هسته ای اعتراف کند؛ اسراییل هم ممکن است که کشور فلسطین را برسمیت بشناسد؛ ممکن است که جنبش طالبان عملیات نظامی گسترده ای را آغاز کند که عملا آمریکا را وادار به ترک افغانستان نماید. اما حقیقت تغییر ناپذیر است: در نهایت در خاور نزدیک رهبرانی بر روی کار خواهند آمد که طرفدار غرب هستند و جریانات نفت خاور نزدیک به سوی اتحادیه اروپا و آمریکا جاری خواهد شد. پس گزینه های دیگری وجود نخواهد داشت. در دکترین های نظامی و سیاست خارجی اتحادیه اروپا و آمریکا نوشته شده که باید از هر وسیله ای برای حراست از تولیدات نفت که برای منافع ملی آنها مهم است، استفده شود. خبرگزاری «ریا نووستی» روسیه، 27 آذرماه
|
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() | ||
![]() |
برخی از مطالب به افراد کمتر از 18 سال توصیه نمی شود
|